دیدار با خانواده یکی از شهدای دانشجوی دانشگاه صنعت نفت

به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی واحد استان همدان، دیدار با خانواده دانشجوی شهید محمدرضا فامیل زرگریان از دانشجویان انشگاه صنعت نفت با حضور نماینده ولی فقیه در استان، رئیس و معاونان جهاددانشگاهی همدان، رئیس دانشگاه پیام نور استان همدان، معاون فرهنگی دانشگاه فرهنگیان، معاون بسیج اساتید، مسئول بسیج دانشجویی استان، مسئول بسیج خواهران دانشگاه بوعلی‌سینا و جمعی از دانشجویان به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد همدان شنبه 19آذر برگزار شد.

نماینده ولی‌فقیه در استان همدان در این دیدار با بیان اینکه عموی بنده هم در عملیات رمضان سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید گفت: چون عموی بنده نیز مفقودالجسد بود سختی‌ها و استرسی که مادران این شهدا دارند را از نزدیک مشاهده کرده‌ام، امیدواریم جوانان ما بدانند چه بر سر کشور و مردم ما تا به امروز رسیده، امروز این کشور امانتی در دست ماست، هر چند مشکلات زیادی وجود دارد اما اصل نظام با خون شهدایی همچون محمدرضا فامیل زرگریان به دست آمده است.

آیت‌الله حبیب‌الله شعبانی موثقی یادآور شد: عنایات و برکاتی اگر امروز هست با صبر، تحمل و شرایط سخت و چشم انتظاری مادران شهدا به دست آمده است.

برادر شهید دانشجو «محمدرضا فامیل‌زرگریان» در جمع دانشجویان دیدار کننده با این خانواده شهید، مطرح کرد: محمدرضا در سال ۱۳۴۳ در همدان به دنیا آمد و در تاریخ ۲۳ اسفندماه ۱۳۶۳ در شلمچه و عملیات رمضان به شهادت رسید.

محسن فامیل‌زرگریان اظهار کرد: محمدرضا یکی از بسیجیان واقعی و مخلص بود، زمانی که فعالیت خود را در بسیج آغاز کرد، هم در بسیج دبیرستان ابن سینا بود و هم فرمانده بسیج مسجد امیرالمؤمنین(ع)، آن زمان یعنی پس از انقلاب فعالیت بسیج سنگین بود، اعضای بسیج شب‌ها گشت زنی داشتند، درگیری‌ها زیاد بود و گروهک‌های منافقان تحرکات زیادی در سطح شهر داشتند.

وی با بیان اینکه این دو پایگاه شهدای زیادی تقدیم انقلاب کرد به طوریکه ۸۵ شهید از دبیرستان ابن سینا در طول دوران دفاع مقدس تقدیم انقلاب شد که آخرینش شهید مصطفی احمدی روشن بود، گفت: افراد آن زمان برای قبولی در کنکور باید سخت درس می‌خواندند، محمدرضا در کنار فعالیت در این دو پایگاه بسیج با اینکه در منطقه هم بود، برای کنکور هم درس می‌خواند که همان سال در رشته پتروشیمی دانشگاه نفت اهواز قبول شد.

نویسنده کتاب «در پس غبار» با بیان اینکه محمدرضا به عنوان نیروی رزمی در سپاه انصارالحسین(ع) و اطلاعات عملیات مشغول بود، اضافه کرد: او چند ماه قبل از قبولی در کنکور دچار مجروحیت شده و این موضوع را از خانواده پنهان کرده بود.

وی با اشاره به اعزام آخر که منجر به شهادت محمدرضا شد، گفت: او از اهواز و از گردان خودمختار جعفر طیار اعزام شد، در عملیات بدر رزمندگان ایرانی مقداری پیشروی کرده و سپس مجبور به عقب نشینی می‌شوند، محمد جزء کسانی بود که خط را نگه داشته بود تا بقیه عقب بنشینند، در آنجا از ناحیه دو پا مجروح می‌شود، این را دوستانی که از او جدا شده و آخرین بار دیده بودند گفتند که خمپاره‌ای کنار او می‌خورد اما کسی شهادت او را ندیده بود.

این برادر شهید ادامه داد: پس از پایان جنگ نوبت آوردن پیکر شهدا بود، در آن زمان هم با هر گروه از شهدایی که بازمی‌گشتند، خانواده استرسی و تألماتی را تحمل می‌کرد، این جریان در زمان آزادسازی اسراء نیز باز برای ما تکرار می‌شد.

وی تصریح کرد: ۱۵ سال طول کشید تا برای ما محرز شود محمد به شهادت رسیده، مفقوالاثر بودن با شهادت، اسارت و حتی مفقودالجسد بودن تفاوت بسیاری دارد چراکه هیچ خبری از او نداشتیم و نمی‌دانستیم اصلاً زنده است یا شهید شده، فشار روانی زیادی بر خانواده ما حاکم بود، گاهی برخی خبر از شهادت او می‌دادند و گاهی برخی خبر زنده بودن او را که اسیر است و در رادیو صحبت کرده، برای ما می‌آوردند و ما به تاب و تب می‌افتادیم.

این جانباز دفاع مقدس با اشاره به بازگشت پیکر برادرش پس از ۱۵ سال گفت: آخرین بار آقای امیر خان‌زاده با بنده تماس گرفت و گفت این بار دیگر محمد آمده، آنجا بود که دیگر انتظار ۱۵ ساله به پایان رسید، با خصوصیتی که محمدرضا داشت همه حدس می‌دانستیم که جزء شهادت نصیب او نمی‌شود، سرانجام پیکر محمدرضا در سال ۱۳۷۸ در تفحصی کشف و به میهن بازگشت.

درپایان مراسم با اهداء لوح سپاس از خانواده این شهید بزرگوار تقدیر بعمل آمد.